زمان گذشته استمراری
از زمان گذشته استمراری یا Past Continuous در زبان انگلیسی برای بیان کارهایی استفاده میشود که در گذشته اتفاق افتاده و مدتی ادامه داشتهاند، ولی حدود زمانی آنها به طور دقیق مشخص یا مهم نیست. این زمان کاربردهای دیگری نیز دارد که در ادامه آنها را بررسی خواهیم کرد.
ساختار زمان گذشته استمراری
زمان گذشته استمراری از حالت گذشته فعل be به صورت was, were به علاوه مصدر ing دار افعال (gerund) درست میشود.
استثناها در اضافه کردن ing
1. اگر آخر فعل e بود، موقع تبدیل به gerund حذف میشود، به غیر از فعلهایی که آخرشان ee و oe و ye باشد.
Come - coming
Agree - agreeing
2. برای افعالی که قبل از آخرین حرف بیصدا یک حرف صدادار همراه با استرس دارند، آن حرف بیصدا دوبار تکرار میشود، به غیر از افعالی که آخرشان w و x و y باشد.
sit - sitting
fix - fixing
3. در انگلیسی بریتانیایی اگر آخر فعلی L باشد، دوبار تکرار میشود اما در انگلیسی آمریکایی L یکبار میآید.
travel - travelling (انگلیسی بریتانیایی)
travel - traveling (انگلیسی آمریکایی)
4. اگر آخر یک فعل ie باشد تبدیل به y میشود.
lie - lying
سوالی کردن
برای سوالی کردن جملات حال استمراری، یا میتوانیم جملات پرسشی بله/خیر بسازیم یا با واژههای پرسشی wh سوال بسازیم. برای ساخت جملات بله/خیر جای فعل be را با فاعل عوض میکنیم.
اگر بخواهیم با واژههای wh پرسشی کنیم باید ابتدا جمله خبری را به پرسشی تبدیل کنیم، بعد قسمتی از جمله را که میخواهیم دربارهاش سوال کنیم، حذف میکنیم و واژه پرسشی مورد نظر را در ابتدای جمله قرار میدهیم.
Is he speaking?
آیا او صحبت می کند؟
Are you speaking?
آیا شما صحبت میکنید؟
منفی کردن
برای منفی کردن جمله با حال استمراری باید بعد از فعل be و قبل از بخش ing فعل not قرار دهیم.
he is not speaking
او صحبت نمی کند
you are not speaking
شما صحبت نمی کنید
کاربردهای گذشته استمراری
1. برای صحبت کردن درباره چیزی که قبل و بعد از زمان خاصی در حال انجام شدن بود. این کاربرد گذشته استمراری بیشتر در ابتدای داستان تعریف کردن کاربرد دارد. به مثالهای زیر توجه کنید:
As I was watching television the telephone rang.
موقعی که داشتم تلویزیون تماشا میکردم تلفن زنگ زد.
2. برای صحبت کردن درباره چیزی که قبل و بعد از زمان خاصی در حال انجام شدن بود. به مثالهای زیر توجه کنید:
It was eight o’clock. I was writing a letter.
ساعت هشت بود. من داشتم یک نامه مینوشتم.
3. برای صحبت کردن درباره کاری که ما آن را موقتی میدانستیم و برای مدتی ادامه داشت. به مثالهای زیر توجه کنید:
My head was aching.
سرم درد میکرد.
4. برای صحبت کردن درباره اعمالی که بارها و بارها تکرار میشدند (ولی دیگر تکرار نمیشوند). معمولا در این کاربرد از قیدهای تکرار مثل always و everyday و … استفاده میکنیم. به مثالهای زیر توجه کنید:
I was practicing every day, three times a day.
من هر روز تمرین میکردم، سه بار در روز.
5. برای صحبت کردن درباره چیزی که تغییر میکند، رشد میکند یا بهتر میشود. به مثالهای زیر توجه کنید:
The children were growing up quickly.
بچهها خیلی سریع بزرگ میشدند.
The town was changing quickly.
شهر داشت به سرعت عوض میشد.